کد مطلب:119226 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:124

چهل گوهر از کلمات کوتاه نهج البلاغه











- خالطوا الناس مخالطه ان متم معها بكوا علیكم و ان عشتم حنوا الیكم.

با مردم آن چنان معاشرت كنید كه اگر بمیرید بر مرگ شما اشك ریزند و اگر زنده بمانید به شما عشق ورزند.

- اعجز الناس من عجز عن اكتساب الاخوان و اعجز منه من ضیع من ظفر به منهم.

عاجزترین مردم كسی است كه از به دست آوردن دوست عاجز بماند و از او عاجزتر كسی است كه دوستان به دست آورده را از دست بدهد!

- اقیلوا ذوی المروءات عثراتهم، فما یعثر منهم عاثر الا و یدالله بیده یرفعه.

از لغزش مردم نیك و با شخصیت چشم پوشی كنید چرا كه هیچ یك از آنان لغزش نمی كند مگر این كه دست خدا به دست او است و او را بلند می نماید.

- الحذر الحذر! فوالله لقد ستر، حتی كانه قد غفر.

(از خدا) بترس! (از خدا) بترس! به خدا سوگند آنقدر پرده پوشی كرده كه گویی آمرزیده است.

- كن سمحا و لا تكن مبذرا و كن مقدرا و لا تكن مقترا.

سخاوتمند باش، ولی اسراف كننده مباش. در زندگی حسابگر باش، ولی سختگیر مباش.

- لا قربه بالنوافل اذا اضرت بالفرائض.

كارهای مستحب اگر به واجبات زیان رساند موجب قرب خدا نمی شود.

- لسان العاقل وراء قلبه و قلب الاحمق وراء لسانه.

زبان عاقل در پشت قلب او قرار دارد و قلب احمق پشت زبان او است.

- طوبی لمن ذكر المعاد و عمل للحساب و قنع بالكفاف و رضی عن الله.

خوشا به حال كسی كه به یاد معاد باشد و برای روز حساب عمل كند و به مقدار كفایت قناعت نماید و از خدا راضی باشد.

[صفحه 169]

- سیئه تسوءوك خیر عند الله من حسنه تعجبك.

كار بدی كه ترا ناراحت (و پشیمان) می سازد نزد خدا بهتر از كار نیكی است كه تو را مغرور می سازد!

- قدر الرجل علی قدر همته و صدقه علی قدر مروءته و شجاعته علی قدر انفته و عفته علی قدر غیرته.

ارزش هر كس به اندازه ی همت او است. و صداقت هر كس به اندازه ی شخصیت او است و شجاعت هر كس به اندازه زهد و بی اعتنایی او (به ارزش های مادی) است و عفت هر كس به اندازه ی غیرت او است.

- اذا تم العقل نقص الكلام.

هنگامی كه عقل انسان كامل شود، سخنش كم می شود.

- الدهر یخلق الابدان و یجدد الامال و یقرب المنیه و یباعد الامنیه: من ظفر به نصب و من فاته تعب.

روزگار بدن ها را كهنه و آرزوها را نو می كند، مرگ را نزدیك و خواسته ها را دور می سازد، كسی كه به آن برسد خسته می شود، كسی كه به آن نرسد رنج می برد!

- الحكمه ضاله المومن، فخذ الحكمه و لو من اهل النفاق.

گفتار حكمت آمیز، گمشده ی مومن است. پس حكمت را بگیر، ولو از اهل نفاق باشد.

- قیمه كل امری ما یحسنه.

قیمت و ارزش هر كس به اندازه ی كاری است كه به خوبی می تواند انجام دهد.

- عجبت لمن یقنط و معه الاستغفار.

تعجب می كنم از كسی كه ناامید می شود در حالی كه استغفار با او است.

- من اصلح ما بینه و بین الله اصلح الله ما بینه و بین الناس و من اصلح امر آخرته اصلح الله له امر دنیاه و من كان له من نفسه واعظ كان علیه من الله حافظ.

[صفحه 172]

جذامی باشد پست تر است.

- یابن آدم، كن وصی نفسك فی مالك و اعمل فیه ما توثر ان یعمل فیه من بعدك.

ای فرزند آدم! تو خود وصی خویش در اموال و ثروتت باش!

امروز به گونه ای در آن عمل كن كه می خواهی بعد از تو (طبق وصیت) عمل كنند.

- یا بن آدم، لا تحمل هم یومك الذی لم یاتك علی یومك الذی قد اتاك، فانه ان یك من عمرك یات الله فیه برزقك.

ای فرزند آدم! غم و اندوه روزی كه نیامده، بر آن روز كه در آن هستی تحمیل مكن! چرا كه اگر از عمرت باشد روزیت را خداوند در آن روز می دهد. (و اگر نباشد اندوه چرا؟)

- من تذكر بعد السفر استعد.

كسی كه دوری سفر آخرت را به خاطر داشته باشد، خود را مهیا می سازد.

- اتقوا معاصی الله فی الخلوات، فان الشاهد هو الحاكم.

از معصیت خدا در خلوتگاه ها بپرهیزید، چرا كه هم او شاهد و هم او حاكم و دادرس است.

- معاشر الناس، اتقوا الله، فكم من مومل ما لا یبلغه و بان ما لا یسكنه و جامع ما سوف یتركه و لعله من باطل جمعه و من حق منعه، اصابه حراما و احتمل به آثاما، فباء بوزره و قدم علی ربه، آسفا لا هفا، قد «خسر الدنیا و الاخره، ذلك هو الخسران المبین».

ای مردم از خدا بترسید! چه بسیار آرزومندانی كه به آرزوی خویش نمی رسند و چه بسیار سازندگانی كه در آنچه ساخته اند سكونت نمی كنند، چه بسیارند جمع آورندگانی كه به زودی آن را ترك می گویند و شاید از طریق باطل جمع آوری كرده یا حق آن را نپرداخته اند. از راه حرام به آن رسیده و گناهش را بر دوش كشیده و وزر آن بر اوست. با افسوس و دریغ بر پروردگار خویش وارد می شود- «هم دنیا را از دست داده و هم آخرت

[صفحه 173]

را و این است زیان آشكار».

- رب مستقبل یوما لیس بمستدبره و مغبوط فی اول لیله، قامت بواكیه فی آخره.

بسیار بودند كسانی كه در آغاز روز زنده بودند اما روز را به پایان نبردند و چه بسیار كسانی كه در آغاز شب زندگیشان مورد غبطه مردم بود، اما پایان همان شب عزاداران به سوگشان نشسته بودند.

- للمومن من ثلاث ساعات: فساعه یناجی فیها ربه و ساعه یرم معاشه و ساعه یخلی بین نفسه و بین لذتها فیما یحل و یجمل. و لیس للعاقل ان یكون شاخصا الا فی ثلاث: مرمه لمعاش، او خطوه فی معاد، او لذه فی غیر محرم.

انسان مومن ساعات زندگی خود را به سه بخش تقسیم می كند: قسمتی را صرف مناجات با پروردگارش می نماید، قسمت دیگر را در طریق اصلاح معاش و زندگیش به كار می گیرد و قسمت سوم برای بهره گیری از لذت های حلال و دلپسند. و برای شخص عاقل درست نیست كه حركتش جز در یكی از این سه جهت باشد: برای اصلاح امور زندگی، یا در راه آخرت و یا در لذت غیر حرام.

- ان للولد علی الوالد حقا و ان للوالد علی الولد حقا. فحق الوالد علی الولد ان یطیعه فی كل شی ء، الا فی معصیه الله سبحانه و حق الولد علی الوالد ان یحسن اسمه و یحسن ادبه و یعلمه القرآن.

فرزند بر پدر حقی دارد و پدر نیز بر فرزند حقی. حق پدر بر فرزند این است كه در همه چیز جز در معصیت خدا اطاعتش كند و حق فرزند بر پدر آن كه نام نیك انتخاب كند، تربیتش را خوب بر عهده گیرد و قرآن را تعلیمش دهد.

- قلیل مدوم علیه خیر من كثیر مملول منه.

كار كم اما مستمر و پرنشاط بهتر از كار بسیار و ملامت آور (و موقت است).

- ما لابن آدم و الفخر: اوله نطفه و آخره جیقه و لا یرزق نفسه و لا یدفع

[صفحه 177]


صفحه 169، 172، 173، 177.